زاویه دید در داستان های «شرق بنفشه» و «شام سرو و آتش» شهریار مندنی پور

Authors
abstract

چکیده  استفاده از شگردها یا تکنیک­های روایت، نقش مهمّی در تأثیربخشی داستان و اثر هنری ایفا می­کند؛ از این روست که داستان­نویسان مدرن درصدد ایجاد خلاّقیّت در داستان نویسی و به­ویژه روایت و شگردهای آن هستند. نویسنده نوگرا علاوه بر ایجاد ارتباط و القای افکار و اندیشه­های خود به مخاطب، او را درگیر و دار روایت پردازی، توصیفات، فضاها و تکنیک­های نو قرار می­دهد تا خواننده خود به کشف آن دست یابد و زیبایی­های ادبی اثر را درک کند. از جمله این نویسندگان، شهریار مندنی­پور، نویسنده خلاّق و پرکار معاصر است. او در آثارش به عنصر زاویه دید و چگونگی روایت توجّه ویژه­ای دارد. شگردهای روایتگری وی، ارتباط ساختاری و هماهنگی بین آن ها موجب شکل گیری شکل خاصّ داستان­نویسی وی می­شود؛ شکلی که به دنبال چگونگی و نحوه روایت، حاصل می­شود و بر لذّت زیباشناختانه اثر ادبی می­افزاید. در پژوهش پیش رو با بهره­گیری از روش استقرایی مبتنی بر توصیف و تحلیل و با تکیه بر مطالعات کتابخانه­ای دو داستان «شرق بنفشه» و «شام سرو و آتش» از مجموعه داستان «شرق بنفشه» انتخاب بررسی شده است. یافته­ها نشان می­دهند که؛  راوی از شیوۀ جریان سیّال ذهن بهره می­برد؛ زیرا عنصر زمان سیر خطّی ندارد و با پرش­های سیّال­وار ذهن، نوعی شکاف و تداخل در نظم زمانی را به وجود می­آورد. حوادث از ناخودآگاه ذهن شخصیّت­ها با پیچیدگی­ها و درهم ریختگی های پیش از گفتار همراه است. علاوه براین انتخاب دقیق زاویه دید با محتوای داستان هماهنگی تام دارد. تأکید بر تغییر زاویۀ دید و بهره­گیری از چند شیوۀ روایت، نشان دیدگاهی همه جانبه­نگر است. همچنین بهره­گیری از عنصر زمان یا زمان­گریزی­ها و مکان گریزی­های راوی با نثری موزون، از ویژگی­های داستان­نویسی اوست.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

زاویة دید در داستان‌های «شرق بنفشه» و «شام سرو و آتش» شهریار مندنی‌پور

چکیده  استفاده از شگردها یا تکنیک­های روایت، نقش مهمّی در تأثیربخشی داستان و اثر هنری ایفا می­کند؛ از این روست که داستان­نویسان مدرن درصدد ایجاد خلاّقیّت در داستان‌نویسی و به­ویژه روایت و شگردهای آن هستند. نویسندة نوگرا علاوه بر ایجاد ارتباط و القای افکار و اندیشه­های خود به مخاطب، او را درگیر و دار روایت‌پردازی، توصیفات، فضاها و تکنیک­های نو قرار می­دهد تا خواننده خود به کشف آن دست یابد و زیبای...

full text

بینامتنیت در شرق بنفشه، اثر شهریار مندنی پور

این مقاله تلاشی است برای یافتن ردپای متون دیگر یا به عبارتی بینامتنیت در داستان شرق بنفشه  اثر شهریار مندنی پور، نویسندة نسل سوم داستان نویسی ایران. خوانش بینامتنی مخاطب را از ارتباط یک متن با متون دیگر آگاه می کند و بنا بر نظریة بینامتنیت، هیچ متنی در انزوا شکل نمی گیرد و نمی توان آن را بدون ارتباط با متون دیگر خواند یا تفسیر کرد.  در داستان شرق بنفشه حضور متون دیگر در متن اصلی به روشنی محسوس ...

full text

رمزگان شناسیِ «حیوان» در داستان های کوتاه شهریار مندنی پور

در این مقاله با رویکردی نشانه‌شناختی مبتنی بر مطالعه‌ی رمزگان‌ها به تحلیل چند داستان کوتاه شهریار مندنی پور ‌پرداخته می شود. این نوع از تحلیل در قالب تحلیل رمزگانی صورت می گیرد که بارت آن ها را در پنج دسته مطرح کرده است. از میان این پنج دسته، سه دسته رمزگان های دالی، نمادین و فرهنگیِ بارت برای تحلیل حاضر در نظر گرفته شده است. در این جستار، شش داستان کوتاهِ «سایه ای از سایه های غار»، «خمیازه در آی...

full text

آشنایی زدایی در دو داستان (مومیا و عسل و شرق بنفشه) شهریار مندنی پور

آشنایی زدایی حاصل فرایندهای خاصی نظیر هنجارگریزی و انحراف از فرم زبان است که برگرفته از مباحث نقد صورت گرایی است و در سه سطح زبان، مفهوم و اشکال ادبی عمل می کند. در حالت عادی، زبان موجب عادی شدن و کلیشه شدن ادراکات و واکنش ما به متن ادبی می شود که در برگیرنده تجربه های انسانی است و در نتیجه، جاذبه خود را از دست می دهد. در هنر داستان نویسی، آشنایی زدایی از راه بیان دیدگاه شخصیت ها، کاربرد زبان ...

15 صفحه اول

برجسته سازی های زبانی در داستان کوتاه «شرق بنفشه» اثر شهریار مندنی پور (بر مبنای چهارچوب زبان شناختی دیوید لیچ)

داستان کوتاه «شرق بنفشه» به سبب داشتن برجسته سازی های زبانی، که شامل هنجار گریزی و توازن می شود، قابل تأمل و بررسی است. هریک از این دو فرایند نیز دارای چند زیرشاخه است که درصد جالب توجهی از آن ها در شرق بنفشة مندنی پور به وضوح یافت می شود و همین امر گویای توانایی نویسنده در به کارگیری قابلیت های متنوع زبانی است. نویسنده از طریق زبان خاص خود به خوبی محوریت موضوعی داستان یعنی عشق زمینی ـ آسمانی ر...

full text

اسطوره ای‌شدن زمان در چند داستان کوتاه شهریار مندنی پور

رمان و داستان مدرن نقش شگرفی در بازخوانی روایت­های اسطوره­ای و بازپردازی آن‌ها در ادبیات روایی امروزی ایفا می­کند. یکی از دلایل مهم توجه ویژه و کاملاً متفاوت این­گونه داستان­ها و رمان­ها به بن­مایه­های اسطوره­ای ضرورتی است که نویسندگان معاصر بنابر دگرگونی اوضاع اجتماعی و دگرگونی­های اساسی اندیشه و نگرش انسان احساس کرده­اند: بی­انسجامی جهان آشفته معاصر که همه گفتمان‌هایش سرشار از تناقض­، بی­انسجا...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
فصلنامه ادبیات داستانی سابق

جلد ۴، شماره ۱۴، صفحات ۳۵-۵۲

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023